برگ های پاییزی را می شمارم
خشک تر از همیشه
و زرد تر از همیشه
بی تو حتی برگ های پاییزی هم مثل همیشه نیستند
چه برسد به دل من!!
دل بیچاره ام بی تو چه زجری می کشد
بی تو به هم ریخته تر از باغ طوفان زده ام
عبورم ده از کوچه ی عشقت
و بخوان مرا با همان لحن همیشگی
دعوتم کن به سفره ی دلت
لحظه ها را می شمارمء تا دوباره ببینمت
تا دوباره به نظاره ی لبخندت بنشینم
و آهنگ عشقم را برایت بخوانم
و دوست داشتن را برایت کامل کنم